روز نوشت

از خواب پا میشم ...

ب این فکر میکنم چقدر از زندگیم ناراضیم ..

میخوام دبیری قبول بشم ک شوهرم نمیزاره برم ی شهر دیگه ...

میگم فوقش طلاق میگیرم ...

کتاب زبانمو برمیدارمassessmentرو میبینم ...یادم میاد باestimateسینونیمه

میخونمو میخونم ..زنگ میزنم شوهرم میگم ...برام ساندویچ یا پیتزا بخره شام نداریم ..

میام سراغ گوشی با دوستم حرف میزنیم ..میگه ملی قبول بشه میره اگه نشه هم پیامنور ..میگه تو ام بیا ثبت نام کن ..میگم ..نمیدونم علی میزاره یا نه😟

واقعا گشنمه اه😞

۲۲:۱۷
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

Living in Darkness🌚

Toward the sunshine

Nothing to lose
No hope to earn
دنبال کنندگان ۹ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan