نمیدونم چه گندی زدم به زندگیم
که حتی کسایی تمایل به خوندن وبم دارن به صورت خاموش دنبالم میکنن
روز اولی که وبمو ساختم شب قبل عقدم بود قالب شاد گذاشتم عنوان قشنگ عکس شاد ...
با خودم فکر میکردم که حجم نت برای نوشتن خوشیام کم بیارم ...
اما همه زندگیم شد
غم غصه درد زاری
تا جایی که دیدم هر کسی ک میاد تو این وب یا سکوت میکنه و میره
یا فقط تاسف میخوره
اینقدر شرم میکنم از زندگی و دردام که همه ی پستامو بعد دو روز رمز دار میکنم
میگم شاید امروز اخرین روز درد کشیدنم باشه بزار از اول شروع کنم ولی هی نمیشه
ببخشید که زندگیم اونقدر شرم اوره ک از فالو کردنمم خجالت میکشید😢