Hopeless

نمیدونم چرا توی زندگیم هر چی جلوتر میرم
بیشتر به پوچی میرسم
هر چی این خونه تکمیل تر میشه
دلم از دنیا پرتر
نمیدونم چرا وقتی سر سفره کنارشم با خودم تصمیم میگیرم نبینمش فک کنم تنهام ...

نمیدونم چرا همش به قبل فک میکنم

به همه ک بهم گفتن صبر کن
لعنتی

زوده صبر کن

یه ماه صبر کن .....


خدایا دنیات خیلی بی ارزشه

خیلی

خدایا با خودت چی فک کردی ک ما ادما رو بازیچه خودت کردی؟

اخه چرا ...

من خودم اشتباه کردم ....

به قول هانیه توسلی ازدواج خیلی پیچیده است خیلی

ولی از نظر من یه طنابه ک داره خفم میکنه

۰۲:۰۵
حوا ...
۲۱ مهر ۹۶ , ۰۴:۵۱
چرا آخه؟! مگه همسرت رو دوست نداری؟!
merSa Na
۲۱ مهر ۹۶ , ۱۲:۰۲
بحث زندگی بی ارزش
با ازدواجت فرق داره؛
سعی کن آرامش داشته باشی واسه زندگیت
قبول کن الان خانوم اون خونه شدی:)
اگ الان تو این شرایط نبودی
مثلا کجا بودی! بیشتر ارزش داشت؟!
اگ اره هنوز چیزیو از دست ندادی تازه این زندگی رو هم بدست اوردی
اگ دوست داشتی کارای دیگ ای انجام بدی
الان هم میشه...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

Living in Darkness🌚

Toward the sunshine

Nothing to lose
No hope to earn
دنبال کنندگان ۹ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan