دو روز باهام قهر بود
هر چی میگفتم جوابمو نمیداد باهام سرد بود
شب اول ک با داداشش تا صبح قلیون کشیدن پای بساط پاسوور
شب دوم فقط منت منت منت
رفتم نشستم رو دلش گفتم کلیدای اتاق کجاست ...
گفت برو گم شو
گفتم برو بابا قیافه ت عین چی میمونه برا من قیافه میگیری
یکی اون زد یکی من یکی اون یکی من
اخرشم
زنگ زد ب خانواده ش اره طلاق منو بگیرین زنگ بزنین وکیل من از این دختره بدم میاد فلان و بیسار
گفتم علی زنگ نزن بهشون میان اینجا شر میشه ....
رفتم سمت گلوش و گرفت گوشیشو کوبید تو دماغم
خونی شد دماغم اینقده خون اومد ک یهو خون از حلقمم ریخت بیرون رفتم تو اتاق نشستم
خانواده علی رسیدن
دورش حلقه زدن چیکارت کرده فلان شدی بیسار شدی خون من روی گردن علی خشک شده بود فک کردن ک علی زخمیه
گفتم نمیخواد دورشو بگیرین پچ پچ کنید
ی نگا ب من بندازین دستشو بگیرین ببرینش ...
پا دن دور علی حلقع زدن منم رفتم تو اتاق گوشیمو برداشتم زنگ بزنم خواهرم
هیشکی بر نمیداشت هیشکی ج نمیداد
یهو دیدم صدای مادرش میاد ک داش میگفت این دختره جاش تو خرابه ست
که من جوابشو دادم ک جای خودتو کجاست دقیق یادم نیست
برادرشش اومد تو اتاقم گوشیمو از دستم کشید ی مشت کوبید تو صورتم داشت بهم حمله میکرد
بهم فحش میداد تو فلان میدادی جنده بودی
من جیق میزدمو جوابشو میدادم
لباسم تو تنم قسمت پایین تنه ش کلا پاره بود
ک خواهرش داشت از جیق زدن من فیلم میگرفت تو فیلم هم بهم فحش میداد کن بهشون گفتم تو گور پدرتون
یهو
خواهر و برادرش باهم حمله کردن سمت اتاقم
شوهرم در اتاقو گرفته بود
ب من میگفت میکشنت فاطمه ..میکشنت
حرف نزن
برادرش از لای در داشت میومد تو ک علی اونم کتک زد. ...
داداشش رفت گوشی منم با خودش برد ...
خواهر لعنتیشم رفت
مادرش شب موند
کمرش درد میکرد ...
باد گرفته بودش
ماساژ ش دادم براش جوشونده اماده کردم حوله گرم کردم رو کمرش گذاشتم ...
بعدشم صبح راه افتادم طرف خونه مادرم رفتم دادگاهو شکایت کردم